اعترافات یک دیکتاتور اثنیاعشری
"... شما ملت ایران علیه ظلم و فساد بپا خواستید. انقلاب ملت ایران نمیتواند مورد تایید من بعنوان پادشاه ایران و بعنوان یک فرد ایرانی نباشد" (محمد رضا پهلوی، "من هم صدای انقلاب شما را شنیدم")
بسیار هستند کسانی که در میان جدل های سیاسی از زوایای مختلف و چه بسا با توپ و تشر و با نقد آتشین انقلاب و انقلابیون سال 57 را زیر سوال میبرند. این انقلاب در نیمه راه در دام میراث اسلامی دیکتاتور از یک طرف و دسیسه های اربابان دیکتاتور از طرف دیگر به خون کشیده شد.
از اسناد مهم دال بر حقانیت این انقلاب اعترافات شخص شاه است که در سخنرانی چهارده آبان سال 57 از رادیو و تلویزیون سراسری پخش گردید. از افتخارات او "تنها کشور شیعه دنیا"، یک آموزش و پرورش اسلامی، تقویم دوازده امامی، فیضیه قم با یک خروار ایت الله و آخوند و نوحه خوان با مواجب دولتی؛ هزاران مسجد و دفاتر اسارت اسلامی ازدواج و طلاق زنان؛ زندان اوین، قانون کار ارتجاعی و یک دستگاه سرکوب وحشیانه ... باقی ماند.
او با تنگ شدن قافیه با دار و ندار خزانه چمدانها را بست و با نزدیکان و یک هواپیما پر از ژنرالها و کارخانه داران و مطرب و ندیمه دربار فلنگ را بست.
انقلاب آن زمان با بی اعتنایی از کنار این پادشاه نگون بخت با استخاره ها، گلایه و بده بستانهای او با خیل علمای اثنی اعشری او گذشت. آن زمان تظاهرات های زنان، اعتراضات خارج از محدوده، تظاهرات عظیم بیکاران، شوراهای کارگری با سرعت سرسام آور شاه را عملا از دنیای سیاست بیرون انداخته بود. آن ملت با آن شاه، با آن فساد و سرکوب، با آن شیرین زبانی سلطنتی علیه هرج و مرج و برای نظم و قانون ظالمانه، چه کار بزرگوارانه دیگری بجز باز گذاشتن راه فرار، میتوانست بکند؟
پادشاه رفت، اما او هرگز ایران را تنها نگذاشت. با هواپیمای بعدی طفل شیرین فضای "گشاد سیاسی"، که با تکیه بر حمایت و پولها و سیاست اثنیاعشری شاه، حکومت زاپاس و در سایه بود، با "پرواز انقلاب" وارد شد و انقلاب را مطابق نسخه شاهنشاهی نظم و تولید و تمامیت ارضی، در خون خفه کرد.
در مورد انقلاب 57 حتما قضاوتهای مختلف وجود خواهد داشت. هر چه باشد شهادت یک ناظر عینی از تحولات را نمیتوان ندیده گرفت. چرا مردم انقلاب کردند، از یک پادشاه شنیدنی تر است!
---------
بخش هایی از سخنرانی محمد رضا پهلوی
"من هم پیام انقلاب شما را شنیدم"
ملت عزیز ایران!
... شما ملت ایران علیه ظلم و فساد بپا خواستید. انقلاب ملت ایران نمیتواند مورد تایید من بعنوان پادشاه ایران و بعنوان یک فرد ایرانی نباشد.
من آگاهم که بنام جلوگیری از آشوب و هرج و مرج این امکان وجود دارد که اشتباهات گذشته و فشار اختناق تکرار شود. من آگاهم که ممکن است بعضی احساس کنند که بنام مصالح و پیشرفت مملکت و با ایجاد فشار این خطر وجود دارد که سازش نا مقدس فساد مالی و فساد سیاسی تکرار شود و اما من بنام پادشاه شما که سوگند خورده ام که تمامیت ارضی مملکت، وحدت ملی و مذهب شیعه اثنی عشری را حفظ کنم، بار دیگر در برابر ملت ایران سوگند خود را تکرار می کنم ... من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران را شنیدم.
من حافظ سلطنت مشروطه که موهبتی است الهی که از طرف ملت به پادشاه تفویض شده است هستم و آنچه را که شما برای بدست آوردنش قربانی داده اید، تضمین میکنم، که حکومت ایران در آینده بر اساس قانون اساسی، عدالت اجتماعی و اراده ملی و بدور از استبداد و ظلم و فساد خواهد بود.
من اینجا از آیات عظام و علمای اعلام که رهبران روحانی و مذهبی جامعه و پاسداران اسلامی و بخصوص مذاهب شیعه هستند، تقاضا دارم تا با راهنمایی های خود و دعوت مردم به آرامش و نظم برای حفظ تنها کشور شیعه جهان بکوشند. من از رهبران فکری جوانان میخواهم تا با دعوت آنان به آرامش و نظم، راه مبارزه اصولی برای برقراری یک دموکراسی واقعی را همورا کنند. ...
… بدانید که در راه انقلاب ملت ایران علیه استعمار، ظلم و فساد من در کنار شما هستم. و برای حفظ تمامیت ارضی وحدت ملی، و حفظ شعائر اسلامی و برقراری آزادیهای اساسی و پیروزی و تحقق خواستها و آرمانهای ملت ایران همراه شما خواهم بود.
امیدوارم در روزهای خطیری که در پیش داریم، خداوند متعال ما را مورد عنایت و لطف خود قرار داده و همواره موید و حافظ ملک و ملت ایران باشد. انشاء الله تعالی
متن کامل در لینک زیر
https://jamejamonline.ir/0035If